معنی ابسته، زهدان، بچه دان، رحم، شکم، بطن، پروردن, معنی ابسته، زهدان، بچه دان، رحم، شکم، بطن، پروردن, معنی اfsتi، xibاj، f]i bاj، cpk، alk، fzj، /cmcbj, معنی اصطلاح ابسته، زهدان، بچه دان، رحم، شکم، بطن، پروردن, معادل ابسته، زهدان، بچه دان، رحم، شکم، بطن، پروردن, ابسته، زهدان، بچه دان، رحم، شکم، بطن، پروردن چی میشه؟, ابسته، زهدان، بچه دان، رحم، شکم، بطن، پروردن یعنی چی؟, ابسته، زهدان، بچه دان، رحم، شکم، بطن، پروردن synonym, ابسته، زهدان، بچه دان، رحم، شکم، بطن، پروردن definition,